هولوگرام

به سادگي مي توان بيان كرد، ديگر وجود ندارد. همانطور كه اديان شرقي اعتقاد دارند، دنياي مادي مايا و وهم است و گرچه فكر مي كنيم كه موجودات فيزيكي هستيم كه در دنياي فيزيكي حركت مي كنيم, كه اين نيز توهم است.ما در واقع " دريافت كنندگاني" هستيم كه در درياي لايتناهي بسامد ها شناور هستيم و آنچه كه از اين دريا دريافت مي كنيم تنها بخشي از اين سوپر هولوگرام است. اينن تصوير جديد از واقعيت، تركيب ديدگاه بوهم و پيربرام، الگوي هولوگرافيك ناميده مي شود و گرچه بسياري از دانشمندان نسبت به آنن بدبين هستند اما بسياري ديگر نيز به آن اعتقاد كامل دارند. گروه كوچكي از محققان نيز معتقدند كه اين صحيح ترين مدل واقعيت استت كه دانشمندان تاكنون با آن برخورد داشته اند. بسياري ديگر معتقدند كه اين مدل مي تواند مسائل رمز آلود ديگري را كه تاكنون توضيحي در مورد آن ها ارائه نشده است را حل و فصل كند. محققان بسياري من جمله بوهم و پيربرام اشاره كرده اند كه بسياري از پديده هاي فرا-روانشناختي نيز با اين الگوي هولوگرافيك قابل درك شده است.در دنيايي كه هر ذهن در آن بخشي جدانشدني از هولوگراميي بزرگتر است و همه چيز به صورت لايتناهي متصل به هم است, تلپاتي مي تواند يكي از مراحل هولوگرافيك به شمار بيايد. حال درك اينن موضوع كه چگونه اطلاعات از ذهني به ذهن ديگر در فاصله اي دورمنتقل مي شوند نيز قابل درك خواهد بود و نيز به ما كمك خواهد كردد كه مسائل دشوار ديگري را درك كنيم. مخصوصا گروف مي گويد كه الگوي هولوگرافيكمي تواند راه حلي براي تمامي پديده هاي عجيب دنيا كه فرد در حالت آگاهانه تجربه مي كند ارائه دهد.