يادگيري هولوگرافيكي مغز

شباهت هولوگرام و عملكرد مغز انسان

كشف شده  كه علاوه بر ساير توانايي ها، هولوگرام ها داراي توانايي عجيبي در ذخيره ي اطلاعات هستند. به آساني با تغيير زاويه اي كه دو اشعه ي ليزر با فيلمهولوگرام برخورد مي كنند مي توان تصاوير مختلفي را روي همان سطح ايجاد كرد. تحقيقات نشان ميدهد كه يك سانتيمتر مكعب از فيلم هولوگرام مي تواند 100 ميليارد بيت اطلاعات در خودش جا دهد. با نسبت دادن عملكرد مغز به قوانين هولوگرام مي توان توضيح داد كه مغز چگونه مي تواند از بين خاطرات بيشمار يك خاطره يا اطلاعات خاص را به ياد آورد. مثلا اگر دوستي از شما بپرسد كه با شنيدن كلمه ي گورخر چه چيزي به ذهنتان مي رسد، لزومي ندارد كه به ذهنتان رجوع كنيد تا از بين هزاران فايل الفبايي اطلاعات خاصي به دست بياوريد. به جاي آن بلافاصله اطلاعاتي مانند " راه راه" اسب گونه" و "حيوان آفريقايي" به ذهن شما خطور خواهد كرد. در واقع يكي از جريان هاي فوق العاده ي مغز اين است كه گويي هر بخش از اطلاعات مرتبط با يك قسمت ديگر است. شباهت ديگرش با هولوگرام. از آنجاييكه هر قسمت از هولوگرام مرتبط با ساير بخش هاست، اين مثالي از سيستم مرتبط طبيعت است. 

تشبيه هولوگرام و دنيا

در لايه هاي عميق تر، واقعيت نوعي هولوگرام پيشرفته است كه زمان گذشته، حال و آينده را همزمان در خود جاي مي دهد. اين يعني شخص مي تواند با دستيابي به لايه هاي عميق تر واقعيت خاطراتي را به ياد بياورد كه سال ها پيش آن را از ياد برده بود. چيزهاي ديگري كه در سوپر هولوگرام ها وجود دارند نيز سوالي بدون جواب است. مي توان گفت كهسوپر هولوگرام ها يك نوعع ماتريس است كه به تمامي اشيا موجود در اطراف ما زندگي داده است هرچيزي كه در اطراف ماست، از دانه ي برف گرفته تا اختر ها،، از وال هاي آبي تا اشعه ي گاما، همگي تحت تاثير اين سوپر هولوگرام ها به وجود آمده اند. گويي انباري است كه "همه چيز" در آنن يافت مي شود.  اگرچه بوهم بيان مي كند كه نمي دانيم چه چيزهاي ديگري ممكن است در سوپر هولوگرام ها قرار گرفته باشد، اما طبق گفته ي او هيچ دليلي نيست كه بيشتر از اين ها در سوپر هولوگرام ها وجود نداشته باشد. او مي گويد كه مرحله يسوپر هولوگرافيك واقعيت " مرحله اي" است كه وراي آن " توسعه ي بي نهايت آينده " قرار گرفته است. بوهم تنها محققي نيست كه ادعاا مي كند دنيا يك هولوگرام است. كارل پريبرام , عصب شناس دانشگاه استندفورد نيز به ماهيت هولوگرافيك دنيا اعتقاد پيدا كرده است. پريبرام به واسطه ي نحوه ي ذخيره شدن خاطرات در مغز به مدل هاي هولوگرافيك علاقه مند شد. براي چندين دهه تحقيقاتت متعددي نشان داده بودند كه خاطرات در يك نقطه از مغز قرار نمي گيرد بلكه در سرتاسر ذهن پراكنده شده است. در يكسريي آزمايشات پيچيده كه در سال 1920 انجام شد، كارل لشلي، دانشمند ذهن، به اين تتيجه رسيد كه با برداشتن بخش هاي مختلفي از مغر موش باز هم موش قادر به يادآوري فعاليت هاي پيچيده است. تنها مشكل اين بود كه هيچ كس نمي توانست مكانيزم " كل در هر قسمت" در ماهيت ذخيره ي خاطرات را توضيح دهد. در سال 1960, پريبرام مفهوم هولوگرافي را درك كرد و توضيحي را كه متخصصانن مغز به دنبال آن بودند را يافت. پريبرام معتقد است كه خاطرات در نرون ها كد بندي نمي شوند، بلكه در الگوهاي نرون هاي كه در كلل مغز پراكنده شده اند آن ها را نگه مي دارند درست مانند الگوي اشعه ي ليزر كه در كل فيلم داراي تصوير هولوگرافيك مداخله ميي كند. به عبارت ديگر، پيربرام معتقد است كه مغز خودش يك هولوگراماست. تئوري پيربرام توضيح مي دهد كه چگونه مغز مي تواند آن حجم وسيع اطلاعات را در فضاي به آن كوچكي ذخيره كند. تخمين زده مي شود كه مغز انسان توانايي ذخيره ي 10 ميليارد بيت اطلاعات را در طول عمر يك انسان دارد ( به عبارت ديگر اين حجم اطلاعات تقريبا برابر با 5 دائره المعارف بريتانيكا ست).

 

[ ۲۳ فروردين ۱۳۹۶ ] [ ۱۲:۲۰:۳۵ ] [ نادر رفيعي ]
[ نظرات (0) ]
[ ]